فال حافظ روزانه دوشنبه 8 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 120
بتي دارم که گرد گل ز سنبل سايه بان دارد ، بهار عارضش خطي به خون ارغوان دارد غبار خط بپوشانيد خورشيد رخش يا رب ، بقاي جاودانش ده که حسن جاودان دارد چو عاشق مي شدم گفتم که بردم گوهر مقصود ، ندانستم که اين دريا چه موج خون فشان دارد ز چشمت جان نشايد برد کز هر سو که مي بينم ، کمين از گوشه اي کرده ست و تير اندر کمان دارد چو دام طره افشاند ز گرد خاطر عشاق ، به غماز صبا گويد که راز ما نهان دارد بيفشان جرعه اي بر خاک و حال اهل دل بشنو ، که از جمشيد و کيخسرو فراوان داستان دارد چو در رويت بخندد گل مشو در دامش اي بلبل ، که بر گل اعتمادي نيست گر حسن جهان دارد خدا را داد من بستان از او اي شحنه مجلس ، که مي با ديگري خورده ست و با من سر گران دارد به فتراک ار همي بندي خدا را زود صيدم کن ، که آفت هاست در تاخير و طالب را زيان دارد ز سروقد دلجويت مکن محروم چشمم را ، بدين سرچشمه اش بنشان که خوش آبي روان دارد ز خوف هجرم ايمن کن اگر اميد آن داري ، که از چشم بدانديشان خدايت در امان دارد
چه عذر بخت خود گويم که آن عيار شهرآشوب
،
به تلخي کشت حافظ را و شکر در دهان دارد
تعبیر:
زندگی را سهل و آسان نگیر و مشکلات و سختی های آن را فراموش نکن. عاشق کسی هستی که با غرور و تکبر تو را می آزارد. خودپسندان را به دوستی انتخاب نکن تا حقیر و کوچک نشوی.
فال حافظ روزانه دوشنبه 8 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 2
صلاح کار کجا و من خراب کجا ، ببين تفاوت ره کز کجاست تا به کجا دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس ، کجاست دير مغان و شراب ناب کجا چه نسبت است به رندي صلاح و تقوا را ، سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا ز روي دوست دل دشمنان چه دريابد ، چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا چو کحل بينش ما خاک آستان شماست ، کجا رويم بفرما از اين جناب کجا مبين به سيب زنخدان که چاه در راه است ، کجا همي روي اي دل بدين شتاب کجا بشد که ياد خوشش باد روزگار وصال ، خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار اي دوست
،
قرار چيست صبوري کدام و خواب کجا
تعبیر:
صبور و بردبار باش و در کارها با تأمل و اندیشه حرکت کن و نا امیدی را از خود بران و به لطف و رحمت خداوند امیدوار باش و ریاکاران را معیار رفتار خود قرار نده.
فال حافظ روزانه دوشنبه 8 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 101
شراب و عيش نهان چيست کار بي بنياد ، زديم بر صف رندان و هر چه بادا باد گره ز دل بگشا و از سپهر ياد مکن ، که فکر هيچ مهندس چنين گره نگشاد ز انقلاب زمانه عجب مدار که چرخ ، از اين فسانه هزاران هزار دارد ياد قدح به شرط ادب گير زان که ترکيبش ، ز کاسه سر جمشيد و بهمن است و قباد که آگه است که کاووس و کي کجا رفتند ، که واقف است که چون رفت تخت جم بر باد ز حسرت لب شيرين هنوز مي بينم ، که لاله مي دمد از خون ديده فرهاد مگر که لاله بدانست بي وفايي دهر ، که تا بزاد و بشد جام مي ز کف ننهاد بيا بيا که زماني ز مي خراب شويم ، مگر رسيم به گنجي در اين خراب آباد نمي دهند اجازت مرا به سير و سفر ، نسيم باد مصلا و آب رکن آباد
قدح مگير چو حافظ مگر به ناله چنگ
،
که بسته اند بر ابريشم طرب دل شاد
تعبیر:
غم و حسرت را فراموش کن. زندگی ارزش غصه و اندوه را ندارد. مال و ثروت دنیا چون باد می آید و از بین می رود. به آنچه داری قانع باش و زیاده طلبی نکن. چیزی را که می دانی هرگز به دست نمی آوری فراموش کن.
فال حافظ روزانه دوشنبه 8 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 75
خواب آن نرگس فتان تو بي چيزي نيست ، تاب آن زلف پريشان تو بي چيزي نيست از لبت شير روان بود که من مي گفتم ، اين شکر گرد نمکدان تو بي چيزي نيست جان درازي تو بادا که يقين مي دانم ، در کمان ناوک مژگان تو بي چيزي نيست مبتلايي به غم محنت و اندوه فراق ، اي دل اين ناله و افغان تو بي چيزي نيست دوش باد از سر کويش به گلستان بگذشت ، اي گل اين چاک گريبان تو بي چيزي نيست
درد عشق ار چه دل از خلق نهان مي دارد
،
حافظ اين ديده گريان تو بي چيزي نيست
تعبیر:
شکست تو در این راه پله ی صعودی است در راهی و هرگونه نقصان حکمتی دارد. چه بسا سلامتی تو در فقر باشد. امیدت را از دست نده. فعلاصلاح در این است که روزگار را اینطور طی کنی و یقین بدان راز بودن تو در این است که با روزگار صلح کنی.
فال حافظ روزانه دوشنبه 8 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 361
آن که پامال جفا کرد چو خاک راهم ، خاک مي بوسم و عذر قدمش مي خواهم من نه آنم که ز جور تو بنالم حاشا ، بنده معتقد و چاکر دولتخواهم بسته ام در خم گيسوي تو اميد دراز ، آن مبادا که کند دست طلب کوتاهم ذره خاکم و در کوي توام جاي خوش است ، ترسم اي دوست که بادي ببرد ناگاهم پير ميخانه سحر جام جهان بينم داد ، و اندر آن آينه از حسن تو کرد آگاهم صوفي صومعه عالم قدسم ليکن ، حاليا دير مغان است حوالتگاهم با من راه نشين خيز و سوي ميکده آي ، تا در آن حلقه ببيني که چه صاحب جاهم مست بگذشتي و از حافظت انديشه نبود ، آه اگر دامن حسن تو بگيرد آهم
خوشم آمد که سحر خسرو خاور مي گفت
،
با همه پادشهي بنده تورانشاهم
تعبیر:
تو شخص با اراده و مقاومی هستی و با اندک سختی و ناملایمت، متزلزل نمی شوی. راه تو درست است و با سعادت و نیکبختی قرین است. در زندگی موفق خواهی شد. با رفتار ملایم و دوستانه بر اطرافیانت تأثیر بگذار.
فال حافظ روزانه دوشنبه 8 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 312
بشري اذ السلامه حلت بذي سلم ، لله حمد معترف غايه النعم آن خوش خبر کجاست که اين فتح مژده داد ، تا جان فشانمش چو زر و سيم در قدم از بازگشت شاه در اين طرفه منزل است ، آهنگ خصم او به سراپرده عدم پيمان شکن هرآينه گردد شکسته حال ، ان العهود عند مليک النهي ذمم مي جست از سحاب امل رحمتي ولي ، جز ديده اش معاينه بيرون نداد نم در نيل غم فتاد سپهرش به طنز گفت ، الان قد ندمت و ما ينفع الندم
ساقي چو يار مه رخ و از اهل راز بود
،
حافظ بخورد باده و شيخ و فقيه هم
تعبیر:
به زودی به مراد و آرزوی خود می رسی. قدر لحظات را بدان و موقعیت شناس باش. در غیر اینصورت نادم و پشیمان خواهی شد. با هر کسی راز خود را در میان نگذار.
فال حافظ روزانه دوشنبه 8 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 74
حاصل کارگه کون و مکان اين همه نيست ، باده پيش آر که اسباب جهان اين همه نيست از دل و جان شرف صحبت جانان غرض است ، غرض اين است وگرنه دل و جان اين همه نيست منت سدره و طوبي ز پي سايه مکش ، که چو خوش بنگري اي سرو روان اين همه نيست دولت آن است که بي خون دل آيد به کنار ، ور نه با سعي و عمل باغ جنان اين همه نيست پنج روزي که در اين مرحله مهلت داري ، خوش بياساي زماني که زمان اين همه نيست بر لب بحر فنا منتظريم اي ساقي ، فرصتي دان که ز لب تا به دهان اين همه نيست زاهد ايمن مشو از بازي غيرت زنهار ، که ره از صومعه تا دير مغان اين همه نيست دردمندي من سوخته زار و نزار ، ظاهرا حاجت تقرير و بيان اين همه نيست
نام حافظ رقم نيک پذيرفت ولي
،
پيش رندان رقم سود و زيان اين همه نيست
تعبیر:
این زندگی چند روزه ارزش رنج کشیدن و خون دل خوردن را ندارد. به آنچه داری قانع باش و عمر عزیز را در راه رسیدن به آرزوهای دست نیافتنی تلف نکن. عزت نفس خود را از دست نده و منت نامردان را نکش.
فال حافظ روزانه دوشنبه 8 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 121
هر آن کو خاطر مجموع و يار نازنين دارد ، سعادت همدم او گشت و دولت همنشين دارد حريم عشق را درگه بسي بالاتر از عقل است ، کسي آن آستان بوسد که جان در آستين دارد دهان تنگ شيرينش مگر ملک سليمان است ، که نقش خاتم لعلش جهان زير نگين دارد لب لعل و خط مشکين چو آنش هست و اينش هست ، بنازم دلبر خود را که حسنش آن و اين دارد به خواري منگر اي منعم ضعيفان و نحيفان را ، که صدر مجلس عشرت گداي رهنشين دارد چو بر روي زمين باشي توانايي غنيمت دان ، که دوران ناتواني ها بسي زير زمين دارد بلاگردان جان و تن دعاي مستمندان است ، که بيند خير از آن خرمن که ننگ از خوشه چين دارد صبا از عشق من رمزي بگو با آن شه خوبان ، که صد جمشيد و کيخسرو غلام کمترين دارد
و گر گويد نمي خواهم چو حافظ عاشق مفلس
،
بگوييدش که سلطاني گدايي همنشين دارد
تعبیر:
آن کسی می تواند راحت و آسوده زندگی کند که تکبر و ریا را از خود دور کند و دیگران را تحقیر نکند. زندگی فراز و نشیب های زیادی دارد. به دنبال هر راحتی، سختی و مشکلاتی به همراه است. باید عاقبت اندیش بوده و به فکر فردای خود باشی. با دوستان و آشنایان به مهربانی رفتار کن تا در سختی ها به تو کمک کنند.
فال حافظ روزانه دوشنبه 8 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 69
کس نيست که افتاده آن زلف دوتا نيست ، در رهگذر کيست که دامي ز بلا نيست چون چشم تو دل مي برد از گوشه نشينان ، همراه تو بودن گنه از جانب ما نيست روي تو مگر آينه لطف الهيست ، حقا که چنين است و در اين روي و ريا نيست نرگس طلبد شيوه چشم تو زهي چشم ، مسکين خبرش از سر و در ديده حيا نيست از بهر خدا زلف مپيراي که ما را ، شب نيست که صد عربده با باد صبا نيست بازآي که بي روي تو اي شمع دل افروز ، در بزم حريفان اثر نور و صفا نيست تيمار غريبان اثر ذکر جميل است ، جانا مگر اين قاعده در شهر شما نيست دي مي شد و گفتم صنما عهد به جاي آر ، گفتا غلطي خواجه در اين عهد وفا نيست گر پير مغان مرشد من شد چه تفاوت ، در هيچ سري نيست که سري ز خدا نيست عاشق چه کند گر نکشد بار ملامت ، با هيچ دلاور سپر تير قضا نيست در صومعه زاهد و در خلوت صوفي ، جز گوشه ابروي تو محراب دعا نيست
اي چنگ فروبرده به خون دل حافظ
،
فکرت مگر از غيرت قرآن و خدا نيست
تعبیر:
زندگی عرصه ی خوشی و غم ها است. از گرفتاری و حوادث روزگار نمیتوان فرار کرد اما میتوان با صبر و تحمل از گرداب حوادث گذشت. دعا کلید آرامش است و امید آرام بخش دلها.
فال حافظ روزانه دوشنبه 8 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 226
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود ، وين راز سر به مهر به عالم سمر شود گويند سنگ لعل شود در مقام صبر ، آري شود وليک به خون جگر شود خواهم شدن به ميکده گريان و دادخواه ، کز دست غم خلاص من آن جا مگر شود از هر کرانه تير دعا کرده ام روان ، باشد کز آن ميانه يکي کارگر شود اي جان حديث ما بر دلدار بازگو ، ليکن چنان مگو که صبا را خبر شود از کيمياي مهر تو زر گشت روي من ، آري به يمن لطف شما خاک زر شود در تنگناي حيرتم از نخوت رقيب ، يا رب مباد آن که گدا معتبر شود بس نکته غير حسن ببايد که تا کسي ، مقبول طبع مردم صاحب نظر شود اين سرکشي که کنگره کاخ وصل راست ، سرها بر آستانه او خاک در شود
حافظ چو نافه سر زلفش به دست توست
،
دم درکش ار نه باد صبا را خبر شود
تعبیر:
صبر و استقامت و تحمل سختی ها، عاقبت تو را به آرزوهایت می رساند. گره ای که بر کارت افتاده است به خاطر غفلت تو و خیانت دوستان ظاهرالصلاح است. هر کس را محرم اسرار خود قرار نده. با تأمل و تعمق در کارها به پیروزی خواهی رسید.
فال حافظ روزانه دوشنبه 8 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 448
اي که در کوي خرابات مقامي داري ، جم وقت خودي ار دست به جامي داري اي که با زلف و رخ يار گذاري شب و روز ، فرصتت باد که خوش صبحي و شامي داري اي صبا سوختگان بر سر ره منتظرند ، گر از آن يار سفرکرده پيامي داري خال سرسبز تو خوش دانه عيشيست ولي ، بر کنار چمنش وه که چه دامي داري بوي جان از لب خندان قدح مي شنوم ، بشنو اي خواجه اگر زان که مشامي داري چون به هنگام وفا هيچ ثباتيت نبود ، مي کنم شکر که بر جور دوامي داري نام نيک ار طلبد از تو غريبي چه شود ، تويي امروز در اين شهر که نامي داري
بس دعاي سحرت مونس جان خواهد بود
،
تو که چون حافظ شبخيز غلامي داري
تعبیر:
مشکلاتی بر سر راه تو است که اگر اراده ای راسخ و قوی داشته باشی به زودی از بین می رود. تردید را از خود دور کن و عاقلانه فکر کن. خودخواهی را رها کن تا بتوانی به مقصود و محبوب خود برسی. به کسانی که به تو نیاز دارند کمک کن.
فال حافظ روزانه دوشنبه 8 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 6
به ملازمان سلطان که رساند اين دعا را ، که به شکر پادشاهي ز نظر مران گدا را ز رقيب ديوسيرت به خداي خود پناهم ، مگر آن شهاب ثاقب مددي دهد خدا را مژه سياهت ار کرد به خون ما اشارت ، ز فريب او بينديش و غلط مکن نگارا دل عالمي بسوزي چو عذار برفروزي ، تو از اين چه سود داري که نمي کني مدارا همه شب در اين اميدم که نسيم صبحگاهي ، به پيام آشنايان بنوازد آشنا را چه قيامت است جانا که به عاشقان نمودي ، دل و جان فداي رويت بنما عذار ما را
به خدا که جرعه اي ده تو به حافظ سحرخيز
،
که دعاي صبحگاهي اثري کند شما را
تعبیر:
هرکس به اندازه سعی خود به نتیجه دست می یابد و تو نیز هر چه تلاش بیشتری به خرج دهی توفیق بیشتری کسب خواهی کرد چنانکه بهشت را جز به سعی و تلاش نمی دهند.